یک روز از خاکسپاری شهید صیاد شیرازی میگذشت، خانواده ی شهید بعد از نماز صبح خودشان را به بهشت زهرا رساندندريا،به مزار شهید که نزدیک شدند با دیدن چند نفر که جلو می آمدند تعجب کردند،محافظ های آقا بودند وقتی خانواده شهید خود را معرفی کردند اجازه عبود ندادند،آقا بالای سر مزار ایستاده بود و زیر لب نجوا می کرد.
حضرت آقا وقتی حیرت خانواده ی شهید را دیدند، فرمودند: دلم برای صیادم تنگ شده بود!
این دلتنگی آقا با وجود اینکه صیاد دوروز قبل از شهادتش پیش آقا بوده و روز تشییع جنازه اش نیز آقا حاضر شده بود و تابوتش را بوسیده بود نشان ارتباط صمیمی بین ایشان داشت
(امیر ناصر آراسته،همرزم شهید صیاد شیرازی)